وقت کنکور است، چارهای جز خفه کردن خود با کتابهایم ندارم، البته وقتی هم ندارم. اول از همه، سعی کردم تاریخ را بخوانم. بعد از نیمساعتی درس خواندن، به درس دوم رسیدم. در گوشه کتابم نوشته بود: «آیا باور داری تاریخ تکرار میشود؟» لحظهای عقلم پوکید. مگر میشود تاریخ دوباره تکرار شود! اما انگار میشود؛ ما داریم در گذشته سیر میکنیم. جنگ چند روز اخیر شاهدی عینی بر این حقیقت است.
جنگ تحمیلی دوم، که در ساعت سه و چهل و پنج دقیقه بامداد ۲۳ خرداد سال ۱۴۰۴ رخ داد، دفاع مقدسی که همچون سال ۵۹ در جریان است، گواه روشنی بر این است که تاریخ در حال تکرار شدن است. دشمن تغییر کرده و دشمنیها هنوز ادامه دارد.
مدیتیشن را بهانهای برای رها کردن درس قرار دادم. به بالکن رفتم؛ از آن بالا، شهر حس و حال دیگری داشت. چه تفاوتهایی در این جنگ با حماسه ۵۹ به چشم میخورد.
در حالی که در سال ۵۹، فقط سرتاسر بدن رزمندهها و مردم غیور ایران بود که سپر امنیت و حافظ آرامش شده بودند، اما در این نقطه از جهان، با پیشرفت در عرصه فناوری و صنعت و گره خوردن آن با پدافند، تلاطم را از زندگیام جدا میکند. حماسه ۵۹ را ندیدهام، ولی یک جنگ همهجانبه را چرا؟ شاید در آن روز فقط ایستادگی و صبر مردم بود که باعث پیروزی شد، ولی حالا موشک فتاح و هایپرسونیک است که با ایستادگی همراه شده و استواری ایران را رقم میزند. با گذشت ۳۷ سال از یک واقعه تلخ و شیرین، دوباره جنگ تکرار میشود، ولی همراه با تهاجم فرهنگی، همراه با ملی شدن اینترنت. در این جنگ، همه در میدان، از پیر تا جوان، زن و مرد، هدف این هجمه هستند.
روایتگر: خانم انیس نصرالهی


